«وطنامروز» درباره تأثیرات ضد امنیتی انفعال سیاسی ـ دیپلماتیک پس از توافق هستهای و افزایش اقدامات تروریستی علیه ایران بعد از این توافق گزارش میدهد.
به گزارش گلستان ما، برجام یک توافق کاملا نامتوازن است؛ این موضوع بارها توسط کارشناسان مختلف حقوقی و روابط بینالملل و با گرایشهای مختلف فکری عنوان شده است. البته این فارغ از نگاه سیاسیای است که ضمن اعتراف به عدم مطالعه متن برجام میخواهد از آن دفاع کند. نبود توازن در برجام باعث شده است در شرایط حیاتی کشور این عدم توازن در موضوعات مختلف نیز ملاحظه شود؛ از اقتصاد و مناسبات سیاسی تا شرایط علمی و امنیت. یکی از مهمترین موضوعاتی که در دوران پسابرجام در عمل توازن آن به هم خورده و شرایط به ضرر ما و به نفع غرب تغییر کرده، موضوع امنیت است. نگاهی به حجم عملیاتهای تروریستی که در دوران پسابرجام علیه کشور از سوی دشمن انجام شده که برخی از آنها نمونه تاریخی نیز ندارد، بخوبی گزاره «عدم توازن امنیتی برجام» را تایید میکند.
اما نگاهی به عملیاتهای تروریستی که بعد از برجام در داخل خاک جمهوری اسلامی انجام شده حاکی از آن است نوع و میزان این حملات متفاوت و بیشتر شده است. سطح این اقدامات به گونهای است که مشخصا نمیتواند تنها توسط یک گروهک تروریستی انجام شده باشد و از اجماع ظرفیت همه گروههای تروریستی مخالف جمهوری اسلامی خبر میدهد.
در ادامه برخی از مهمترین اقدامات تروریستی بعد از برجام که همانطور که اشاره شد در تاریخ انقلاب بیسابقه یا کمسابقه بوده، مرور شده است و مهمترین ابهامات موجود درباره آن نیز طرح میشود. شاید نگاهی به همین تعداد عملیات و سوالاتی که درباره نحوه انجام آن در دوران پسابرجام وجود دارد به تنهایی نشان دهد برجام تا چه میزان توانسته تناسب امنیتی را به نفع غرب و به ضرر جمهوری اسلامی تغییر دهد.
حمله تروریستی به ساختمان مجلس
صبح روز چهارشنبه 17 خرداد 96، 4 تروریست در قالب مراجعهکننده و با پوشش لباس زنانه از در عمومی وارد راهروی مجلس شدند که از همان ابتدا با شروع تیراندازی، نیروهای سپاه وارد عمل شدند. تروریستها وارد ساختمان جنبی مجلس شدند و با تیراندازی به یکی از محافظان، وی را از ناحیه پا مجروح کردند، سپس متواری شده و در زمان تیراندازی هم 2 نفر از مراجعهکنندگان زخمی شدند. در همان ساعت اولیه مشخص شد یکی از مهاجمان به مجلس، عامل انتحاری بوده که در محاصره نیروهای امنیتی قرار گرفت. در نهایت با تلاش نیروهای حفاظتی مجلس برای دستگیری آنها، درهای ورود و خروج خبرنگاران به راهروهای مجلس بسته شد و تعدادی از نمایندگان نیز برای بررسی موضوع از صحن علنی مجلس خارج شدند. پس از لحظاتی صدای انفجاری از ساختمان مجلس شنیده شد که بر اثر انفجار یکی از عاملان انتحاری بود. در پی این حادثه تروریستی 12 نفر شهید و بیش از 40 نفر نیز مجروح شدند. اقدام تروریستی تا این سطح که تروریستها بتوانند خودشان را در قلب تهران به پارلمان برسانند طی همه سالهای گذشته در نوع خود بیسابقه بود. در کنار هوشیاری حفاظت سپاه و ورود بموقع نیروهای نظامی اما سوالات متعددی درباره این عملیات مهم تروریستی وجود دارد که لازم است به آنها پاسخ داده شود. باید روشن شود چرا قبل از عملیاتی شدن طرح تروریستها و اینکه آنها بتوانند خود را به ساختمان مجلس برسانند، این عملیات توسط نیروهای امنیتی شناسایی و ردگیری نشده است؟ مهمتر از این درباره بررسی نحوه ورود آنها با تجهیزات انتحاری به پایتخت چه اقداماتی شده است؟ و در نهایت این موضوع قابل بررسی است که چه عواملی باعث شده تا حامیان این تروریستها بتوانند با شدت بیشتری به حمایت و تجهیز عناصر خود پرداخته و از تبعات این حمایت و اقدامات نیز نگران نباشند؟
حمله تروریستی به حرم امام راحل
همزمان با حادثه تروریستی مجلس، تروریستها با حمله به حرم امام خمینی(ره) که در همان تاریخ 17 خرداد 96 انجام شد، تعدادی از هموطنان را مجروح کرده و یک نفر را نیز به شهادت رساندند. در این حمله تروریستی یکی از مهاجمان وقتی خود را در محاصره نیروهای پلیس دید با دویدن به سمت حرم امام مواد منفجره همراه خود را منفجر کرد و کشته شد. همان سوالات مهمی که درباره حمله تروریستی به مجلس شورای اسلامی مطرح است، درباره حمله تروریستی به حرم مطهر امام راحل نیز وجود دارد، چراکه مشخصا این دو حمله توسط یک تیم برنامهریزی و عملیاتی شده است. اینکه تعدادی تروریست با خیال راحت بتوانند با سلاح و مواد منفجره در قلب کشور عملیات کنند، موضوعی نیست که برنامهریزی آن در سطح یک گروهک محدود شود و بدون حمایتهای سیاسی و لجستیکی کشور یا کشورهایی اساسا امکان این اقدام وجود ندارد.
حمله تروریستهای دموکرات به پاسگاه مریوان
در پی حمله شامگاه جمعه 29 تیرماه 97 اشرار و تروریستهای ضدانقلاب به پاسگاه مرکزی قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع) نیروی زمینی سپاه در روستای «دری» واقع در منطقه مریوان استان کردستان، روابط عمومی قرارگاه حمزه سیدالشهدا در اطلاعیهای اعلام کرد: در حمله روز جمعه 29/4/97 اشرار و تروریستهای ضدانقلاب و وابسته به استکبار جهانی به پاسگاه مرزی قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع) نیروی زمینی سپاه واقع در روستای دری منطقه مریوان در استان کردستان و متعاقباً انفجار زاغه مهمات، 10 تن از رزمندگان اسلام به شهادت رسیدند.
این اطلاعیه افزوده بود: «در این درگیری تعدادی از تروریستها به هلاکت رسیدند و تعدادی نیز زخمی و متواری شدند». فعالیت گروهکهای تروریستی تجزیهطلب در مرزهای ایران طی سالهای اخیر بشدت افزایش پیدا کرده است. این موضوع با هماهنگی آمریکاییها و برنامهریزی ویژه سفیر این کشور در عراق همراه بوده است. تحرکات گروهک تروریستی دموکرات تاکنون منجر به شهادت شماری از مرزبانان کشورمان شده است. اقدامات ضد امنیتی تروریستها تا جایی پیش رفت که حزب دموکرات کردستان در سال 95 از طریق بیبیسی فارسی رسما علیه ایران اعلام جنگ کرد. «مصطفی هجری» دبیرکل حزب دموکرات کردستان به بیبیسی فارسی گفته بود پیشمرگهای حزب او در کردستان ایران با نیروهای دولتی وارد جنگ مسلحانه شدهاند. سوال مهمی که در این زمینه وجود دارد این است: دستگاه دیپلماسی کشور تاکنون چه رایزنیهایی در این زمینه برای امکان ورود نظامی از یک سو و همچنین جلوگیری از تکرار این تحرکات انجام داده است؟ این موضوع از آن جهت اهمیت ویژه پیدا میکند که اقدامات تروریستهای دموکرات از سطح تروریسم فراتر رفته و به اعلام جنگ رسیده است.
حمله تروریستی به رژه نظامی در اهواز
صبح روز 31 شهریور 97 در مراسم رژه نیروهای مسلح در شهر اهواز، شماری از عناصر مسلح ناشناس به شهروندان حاضر در محل رژه حمله کرده و حاضران را به گلوله بستند. تیم تروریستی شامل چند نفر بود که در ساختمان و پارک پشتی محل برگزاری رژه مستقر شده بودند و از آنجا موفق به تیراندازی به سوی مراسم رژه شدند. در این حادثه تروریستی 24 نفر شهید و 60 نفر مجروح شدند. این اقدام تروریستی نیز چه در نوع آن یعنی حمله به رژه نیروهای مسلح و چه در نحوه اجرای آن طی سالیان اخیر بیسابقه بوده است. سطح این اقدام تروریستی با حمله به یک پاسگاه مرزی اصلا قابل مقایسه نیست. در حقیقت آنچه مسلم است رفتار تروریستها در این موضوع نشان میدهد در کنار حمایت لجستیکی، از یک حمایت اطلاعاتی که طبیعتا با مشارکت دستگاههای امنیتی برخی کشورها انجام شده است بهره بردهاند.
ربایش سربازان در میرجاوه توسط تروریستها
صبح روز سهشنبه 24 مهر 97 خبرگزاری صدا و سیمای مرکز سیستانوبلوچستان به نقل از یک منبع آگاه اعلام کرد شامگاه 23 مهر، یک گروه تروریستی تعدادی از نیروهای هنگ مرزی را ربود. در ساعات اولیه انتشار این خبر از نحوه ربایش و سرنوشت این افراد اطلاعی منتشر نشد اما از همان دقایق اولیه برخی منابع خبری این عملیات را تروریستی دانستند که حدود ساعت 4 تا 5 بامداد روز سهشنبه در منطقه صفر مرزی لولکدان (منطقه صفر مرزی لولکدان مربوط به بخش ریگ ملک شهرستان میرجاوه است که در ۵۰ کیلومتری شهر میرجاوه قرار دارد) انجام شده است و ۱۴ نفر ربوده شدهاند. همچنین فرمانده نیروی زمینی سپاه بعدازظهر همان روز از ربوده شدن ۱۱ نیروی بسیجی و هنگ مرزی در میرجاوه توسط تروریستهایی که در داخل خاک پاکستان مقر و پایگاه دارند خبر داد. پس از آن بود که گروهک تروریستی جیشالعدل در کانال تلگرامی منتسب به این گروهک، مسؤولیت ربوده شدن تعدادی از نیروهای هنگ مرزی میرجاوه را برعهده گرفت و در اطلاعیهای که از سوی این گروهک تروریستی در این کانال منتشر شد، نوشت بامداد روز سهشنبه ۲۴ مهرماه یک پایگاه مراقبتی در شهرستان میرجاوه را به صورت کامل خلع سلاح کردهاند.
اینکه تروریستها برای انجام این عملیات از خاک پاکستان استفاده کردهاند موضوعی نیست که از نیروهای نظامی کشور که در موضوعات فراملی تابع تصمیمات سیاسی هستند سوال شود. در واقع دستگاه دیپلماسی کشور باید پاسخ دهد درباره امکان عملیاتهای مشترک نظامی در خاک پاکستان علیه تروریستها چه رایزنیهایی با دولت این کشور انجام داده است. از سوی دیگر وزارت امور خارجه باید پاسخ دهد در مقابل موضوع ربایش مرزبانان ایرانی که در چند نوبت تاکنون انجام شده، چه اقدامات متقابلی در سطح دوجانبه و در سطح بینالمللی انجام داده است تا پاکستان نسبت به رفتار خود در حمایت از تروریستها تجدیدنظر کند.
حمله تروریستی در چابهار
بر اثر انفجار تروریستی مقابل مقر نیروی انتظامی چابهار در تاریخ 15 آذر 97 شماری از هموطنان شهید و مجروح شدند. بنا بر گزارشهای اعلام شده 2 تن در این رویداد به شهادت رسیدند. معاون امنیتی- انتظامی استاندار سیستانوبلوچستان در اینباره گفته بود: بمب داخل یک خودرو جاگذاری شده بود که در نزدیکی یکی از پاسگاههای انتظامی منفجر شد. موضوع حمله تروریستی در چابهار شاید یکی از مهمترین اقدامات علیه امنیت جمهوری اسلامی طی سالهای اخیر باشد. آنچه مسلم است این حمله تروریستی یک پیوست اقتصادی کلان داشت؛ ناامن شدن چابهار باعث کاهش حضور سرمایهگذار خارجی خواهد شد و این میتواند برای رشد اقتصادی برخی بنادر کشور پاکستان از جمله بندر کراچی یک اتفاق مثبت ارزیابی شود. برخی تحلیلگران نیز معتقدند این اقدامات در راستای تخریب روابط تهران- اسلامآباد طراحی و اجرا میشود. مسلما سوالات مهمی درباره این عملیات تروریستی وجود دارد که پاسخ به آنها میتواند گرههای امنیتی ایجاد شده در دوران بعد از برجام را باز کند و به ابهامات پاسخ دهد. شاید اولین سوال این باشد که اساسا این حجم از مواد منفجره چگونه ممکن است توسط تروریستهای انتحاری حمل و در عملیات مورد استفاده قرار گیرد؟ تحلیلگران امنیتی معتقدند این میتواند یک هشدار برای دستگاه امنیتی ما درباره مساله نفوذ باشد.
آیا ممکن است عامل نفوذی در این موضوع همراهی کرده باشد؟ اگر بله! باید مشخص شود ردههای نفوذ تا چه میزان بوده و اکنون تا چه میزان شناسایی شده است. در کنار این مهم، به اعتقاد کارشناسان حوزه سیاست خارجی، عدم اقدام مناسب دیپلماتیک ایران در قبال پاکستان باعث اعمال نفوذ بیشتر عربستان در این کشور و بدتر شدن مناسبات امنیتی علیه منافع جمهوری اسلامی شده است.
«وطنامروز» پیشتر در گزارشی با عنوان «یک سوزن به پاکستان» در رابطه با اقدام تروریستی در چابهار نوشته بود: «حمله تروریستی به مرزبانان در مناطق شرقی همجوار پاکستان، اتفاقی است که طی سالهای اخیر به دفعات برای ایران تکرار شده است. با حمایت اطلاعاتی آمریکا و پشتیبانی مالی آلسعود، گروههای تروریستی در خاک پاکستان ایجاد شدهاند تا هر از گاه اقداماتی را برای ناامن کردن مناطق مرزی ایران در استان سیستانوبلوچستان انجام دهند. در این میان نقش ارتش پاکستان غیرقابل انکار است. به دلیل فعالیتهای گسترده وهابیت در پاکستان و همینطور پولپاشیهای هنگفت عربستان در این کشور، بخشی از ارتش پاکستان روابط بسیار نزدیکی با آلسعود برقرار کرده است. روابط ارتش پاکستان و آلسعود منجر به اهمال این کشور در مقابله با فعالیتهای تروریستهای ضد ایرانی در خاک پاکستان شده است. البته این ارتباطات مستمر باعث نوعی همکاری میان این بخش از ارتش پاکستان و تروریستها شده است، بهگونهای که برخی کارشناسان معتقدند حالا این ارتش پاکستان است که احاطه کامل بر این گروههای تروریستی دارد». از سوی دیگر بسیاری از کارشناسان معتقدند ضعف و انفعال دیپلماسی منطقهای باعث شده است تروریستها با حمایت جدی برخی از این کشورها دست به اقدامات تروریستی در ایران بزنند.
حمله تروریستی به ناحیه بسیج در سیستانوبلوچستان
صبح روز 13 بهمن 97 عوامل یک گروهک تروریستی، در یک اقدام تروریستی به ناحیه مقاومت بسیج شهرستان نیکشهر حمله کردند که در پی آن یک نفر از کارکنان سپاه شهید و 5 نفر مجروح شدند. روز 27 بهمن نیز یکی از مجروحان حادثه تروریستی نیکشهر به شهادت رسید. بر اساس اطلاعاتی که یک منبع آگاه به «وطنامروز» داده است طی چند ماه اخیر هشدارهای امنیتی زیادی درباره عملیاتهای تروریستی در این استان مطرح شده است؛ عملیاتهایی که نشان میدهد یک هماهنگی ویژه و سطح بالا درباره آنها وجود دارد.
حمله به اتوبوس حامل پاسداران
کمتر از 2 هفته بعد از حمله تروریستی در نیکشهر، چهارشنبه 24 بهمنماه در پی حمله انتحاری تروریستهای تکفیری به اتوبوس حامل رزمندگان اسلام، جمعی از حافظان مرزهای میهن اسلامی در جاده خاش- زاهدان به شهادت رسیده و زخمی شدند. در اطلاعیه قرارگاه قدس در اینباره آمده است: «در این حمله انتحاری که با استفاده از یک دستگاه خودروی مملو از مواد منفجره در مجاورت اتوبوس حامل یکی از یگانهای قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه صورت پذیرفت، جمعی از حافظان مرزهای میهن اسلامی شهید و تعدادی نیز زخمی شدند». در این حادثه تروریستی 27 نفر شهید و 13 نفر زخمی شدند.
اینجا هم اسم پاکستان در میان است. این موضوع آنقدر واضح است که مسؤولان اجرایی و نظامی کشور صراحتا نسبت به پناه دادن پاکستان به تروریستها هشدار دادهاند. فرمانده کل سپاه نیز در سخنرانی اخیر خود در اصفهان از رئیسجمهور به عنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی درخواست کرد اجازه برخورد با حامیان تروریستها صادر شود. به نظر میرسد ماجرای حمله تروریستی به اتوبوس سپاه نیز مانند حمله تروریستی در چابهار از نفوذ اطلاعاتی ریشه میگیرد.
کارشناسان امنیتی با توجه به نوع و مدل طراحی این عملیات تروریستی معتقدند این سطح از عملیات، فرسنگها با توان یک گروهک تروریستی فاصله دارد و بیشتر شبیه یک مدل جنگ نظامی است. به اعتقاد آنها محال است بدون حمایت سیاسی و لجستیکی برخی کشورها که ظاهرا از عدم اقدام متقابل نیز از سوی دولت مطمئن هستند، این عملیات طراحی و اجرایی شده باشد. اینکه تروریستها مسیر حرکت اتوبوس حامل پاسداران، ساعت تعویض شیفت و اینکه حتی قرار است تمام 43 سرنشین توسط یک اتوبوس حمل شوند را بدانند، اگر از نفوذ اطلاعاتی نشأت نمیگیرد، پس چه علتی میتواند داشته باشد؟
ماجرا چیست؟
همانطور که در ابتدای گزارش نیز آمد برخی از اقدامات تروریستی اخیر در نوع خود بیسابقه است و بخوبی نشان میدهد کشورهای حامی این تروریستها که از برخی کشورهای منطقه تا برخی کشورهای اروپایی را شامل میشود، با اطمینان خاطر و بدون واهمه از هرگونه اقدام دیپلماتیک و سیاسی علیه خود در مجامع بینالمللی، تا این سطح از تروریستها حمایت کردهاند. به عنوان نمونه حمله به مجلس شورای اسلامی و رژه نیروهای مسلح در خوزستان از جمله مواردی است که طی سالیان گذشته بیسابقه بوده است و همین موضوع نشان میدهد حملات تروریستی علیه جمهوری اسلامی در دوران پسابرجام شدیدتر شده است. انفعال دیپلماتیک در قبال هجمههای امنیتی علیه جمهوری اسلامی به نحوی رویه ثابت دستگاه سیاست خارجی دولتهای یازدهم و دوازدهم بوده است. به عبارت دیگر در دوران پیش از برجام نیز شاهد این انفعال بودهایم که نوع مواجهه وزارت امور خارجه با عملیات تروریستی در مقابل سفارت ایران در لبنان نمونه این مساله است.
با توجه به ماهیت نامتوازن برجام از یکسو و عدم تمایل دولت برای بر هم خوردن مناسبات سیاسی با اروپا و برخی کشورهای منطقه آن هم به هر قیمتی ولو ضایع شدن منافع ملی، مشخصا دولت تمایلی برای اقدام متقابل و واکنش عملی نسبت به اقدامات علیه امنیت ملی جمهوری اسلامی ندارد، چرا که به نظر میرسد دولت و وزارت امور خارجه هرگونه واکنش متقابل و واکنش درخور را موجب مخدوش شدن مناسبات برجامی خود میداند. اساسا برجام موجب محتاط شدن دیپلماسی ایران شده و ضمائم و محدودیتهای بیشماری را برای دیپلماسی ایران تجویز کرده است. به عنوان نمونه، دولت حسن روحانی نتوانسته است اقدام مناسب و عزتمندانهای را در قبال حضور تروریستها در برخی کشورهای اروپایی مانند هلند، دانمارک و فرانسه انجام دهد. حسن روحانی و وزیر امور خارجهاش محمدجواد ظریف، نهتنها برخی کشورهای اروپایی را به خاطر حمایت از تروریستهای مسؤول جنایت اهواز مورد پیگرد قرار نداده و شماتت نکردهاند، بلکه در مقابل گستاخی این کشورها در اخراج دیپلماتها و دستگیری برخی از آنها نیز منفعلانه عمل کردهاند.
البته در برخی موارد «خیانت دیپلماتها» نیز علنی شد و فردی به نام ماجدی، سفیر سابق دولت روحانی در آلمان، در گفتوگو با یک خبرگزاری دولتی و بسیار نزدیک به ظریف، مدعی شد ادعاهای اروپاییها درباره اقدامات دستگاه اطلاعاتی ایران علیه تروریستهای مستقر در اروپا واقعیت دارد و خودسرها در وزارت اطلاعات ایران دست به این اقدامات زدهاند!
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد